گل مریم 110

قدمی برمیدارم برای ظهور
 خانه
در سوگ رقیه
ارسال شده در 16 مهر 1398 توسط مريم حسني در بدون موضوع

بابا یکی من را به قصد کشت می زد

هر بار گفتم یا علی با مشت می زد

یک بار گفتم اسم زهرا مادرت را

دیدم که نامردی با لگد از پشت می زد

 

شاعر :سید مهدی بنی هاشمی

شهادت مظلومانه بنت الحسین ،حضرت رقیه تسلیت باد .

 

رقیه سید مهدی بنی هاشمی شعر نظر دهید »
احکام نسخه برداری
ارسال شده در 26 اسفند 1397 توسط مريم حسني در بدون موضوع

 

اگر کسی بدون اجازه از صاحب نوار یا کتاب و… مبادرت به نسخه برداری نمود، در صورت توبه وظیفه چیست؟
اگر کسی بدون اجازه از صاحب نوار یا کتاب و… مبادرت به نسخه برداری نمود، ‌باید در صورت عدم اجازه او، ‌محتوای نوار و… را پاک کند یا از ٱن استفاده نکند و همین کافی است و در صورت پاک کردن محتوا، لازم به اطلاع رسانی به صاحب آن نیست.

 



احکام نسخه برداری کپی نظر دهید »
خاطره شهدا
ارسال شده در 26 اسفند 1397 توسط مريم حسني در بدون موضوع

 

در مشهد، بارها شاهد بودم كه از محمدباقر می‌پرسیدند: شما در جبهه چه كار می‌كنی؟ چه مسئولیتی داری؟ می‌گفت: «من افتخارم این است كه برای بسیجیها جاروكشی می‌كنم.» بعضی وقتها هم می‌گفت: «آبدارچی هستم.» اینها را طوری جدی می‌گفت كه كسی دچار شك و تردید نمی‌شد. خود من قبل از اینكه اهواز بروم، اصلاً فكرش را هم نمی‌كردم كه او حتی فرمانده دسته باشد، چه رسد به اینكه مسئولیت بالاتری داشته باشد. شاید همین چیزها بود كه حس كنجكاوی‌ام را برانگیخت تا برای یكبار هم كه شده، همراه او به جبهه بروم. بعد از اصرار زیاد، یك روز راضی شد مرا ببرد.
فكر می‌كنم رفتیم طرف محور سلمان، اطراف خرمشهر. آنجا برخورد نیروها با او با محبت و تواضع بیشتری همراه بود. او همان جا هم با لباس بسیجی‌اش این طرف و آن طرف می‌رفت. مدت زیادی از آمدن ما نگذشته بود كه یك موتورسوار از گرد راه رسید و همین كه عینكش را برداشت و سلام كرد، فهمیدم بسیار عصبانی است. به محمدباقر گفت: فرمانده شما در این محور كیست؟
محمدباقر لبخندی زد و به نرمی گفت: خدا قوت اخوی! مشكلی پیش آمده؟
او با همان ناراحتی گفت: شما فقط بگو فرمانده این محور كیست؟
محمدباقر جلو رفت و دست به شانه‌اش گذاشت و گفت: حالا بیا پایین! صحبت می‌كنیم.
او سمج‌تر از قبل گفت: می‌گی فرمانده كیست یا بروم از یكی دیگر بپرسم؟
محمدباقر گفت: خیلی خوب، بیا پایین تا من ببرمت پیش فرمانده.
محمدباقر دست او را گرفت و رفتند چهل - پنجاه متر آن طرف‌تر و حدود بیست دقیقه با هم صحبت كردند و من ندیدم كه آنها پیش فرمانده بروند. وقتی برگشتند، نمی‌دانم محمدباقر به او چه گفته بود كه برخوردش 180 درجه فرق كرده بود. با كلّی معذرت خواهی خداحافظی كرد و رفت.
همان شب یا شب بعد كه تك و تنها در سنگر نشسته بودم، بین خواب و بیداری زنگ تلفن قورباغه‌ای مرا به خود آورد. گوشی را برداشتم، كسی از آن طرف گفت: سنگر فرماندهی؟
از شنیدن كلمه فرماندهی تعجب كردم. طرف دوباره گفت: الو! سنگر فرماندهی؟
دستپاچه گفتم: اینجا كسی نیست آقا!
گفت: یعنی چه؟ پس تو كی هستی كه گوشی را برداشتی؟
وقتی دید چیزی نمی‌گویم، با ناراحتی گفت: بنا بود یك ماشین بیاید تو خط شلمچه، چرا نیومد؟
گفتم: ببخشید! من از هیچی خبر ندارم.
با حالت مشكوكی پرسید: ببینم اسم تو چیه؟
گفتم: محمدصادق جوادی.
گفت: با آقای صادق جوادی چه نسبتی داری؟
گفتم: برادرش هستم.
با خنده و تعجب گفت: به! تو برادر فرمانده محوری و نمی‌دونی چی به چیه!
مكث كرد و ادامه داد: بدو برو دنبال برادرت و بگو بیاد پای گوشی.
آقا صادق وقتی فهمید من از سمت او اطلاع پیدا كرده‌ام، گفت: «ما همه بسیجی هستیم؛ منتها یكی مسئولیتش بیشتر است و یكی كم‌تر.»
آن روز آقا صادق به من فهماند كه درباره این موضوع نباید به كسی چیزی بگویم. من هم تا زمان شهادتش كه دو، سه ماه بعد بود، این راز را پیش خود نگه داشتم.»
شهید جوادي
منبع : راوی: محمدصادق جوادی؛ ر. ك: كلید فتح بستان، صص 156 - 159
منبع کلام شهدا:سايت غريور

شهید مخلص نظر دهید »
فلسفه پياده اربعين
ارسال شده در 3 آبان 1397 توسط مريم حسني در بدون موضوع
نظر دهید »
معامله پر سود
ارسال شده در 20 دی 1396 توسط مريم حسني در بدون موضوع

دل نوشته.
نمیدونم ما تا کی می خوایم کارهامون کورکورانه و تقلیدی باشه .آخه کی گفته و کجا نوشته اگه تولد دلبندته و تم تولد نگیری ،اون تولد برگزار نمیشه یا به مهمونا خوش نمیگذره.کجا گفته اگه توی یه مهمونی چند جور غذا و دسر سرو نشه ،جایی خراب میشه . اینهمه سفارش شده در قرآن که اسراف نکنید،انفاق کنید اینهمه سفارش شده به همدیگه کمک کنید ….
نگو خودم تلاش کردم و زندگیم را به اینجا رسوندم ،دیگران هم برن تلاش کنند اینو میدونی که همه آدم ها مثل هم نیستند ،همه از یه پدر و مادر خوب ،خانواده خوب، تحصیلات و شغل خوب برخوردار نیستند.وقتی تو این شانس رو داشتی که از همه این مواهب برخوردارباشی، پس سعی کن دیگران رو هم در خوشبختی خودت سهیم کنی، تا بتونی شکر ذره ای از لطفی که خدا بهت کرده رابجا بیاری .خوبه گاهی اوقات خودت را جای یکی از اونایی بزاری که تمکن مالی ندارن ،چه حالی میشی .اینو بدون اگه میخوای خوشبختیت تداوم داشته باشه باید بهاش رو پرداخت کنی.پس زرنگ باش بیا از این به بعد با خود خدا معامله کن ،بگو از این به بعد من مهمونی هام رو ساده برگزار میکنم ،از تجملات فاصله میگیرم و هزینش رو صرف نیازمندان میکنم ،اونوقت ببین خدای بزرگ کجا دستت رو میگیره،مهمونی که ساده برگزار کردی اونقدر به مهمونات میچسبه…عزیزی که میخواسته مهمونی برگزار کنه و به خاطر تجملات و تشریفات دیگران ، از مهمونی رفتن و مهمونی دادن صرف نظر کرده با این کار تو دیگه از پذیرایی سادش شرمنده نمیشه.

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 14

آخرین مطالب

  • عاقبت هزینه کردن برای براندازی نظام اسلامی
  • کی گفته برای ورود به اتاق پدر و مادر باید اجازه گرفت ؟
  • چه انتخاب سختی ،رفتن سر جنازه مادر یا دیدار با ....
  • جوراب مشکی با گل دست دوز فقط 25 هزار
  • لباس تنگ چه نوعش خوبه (رقاصی یا .... )؟
  • پس از مرگ چه بلایی سرمان می آید ؟
  • بهترین گزینه برای هدیه شب یلدابا 25%تخفیف
  • زندگی نامه شهید رضا پناهی از زبان مادر
  • اردوی شهید پژوهی حوزه علمیه فاطمه المعصومه دلیجان
  • شاهکار فردوسی در به نظم در آوردن ایت الکرسی

آخرین نظرات

  •  
    • گل مریم 110
    در همه بی حجاب شدن، منم باید بی حجاب بشم
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در کلام ناب
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در مثل های عامیانه
  •  
    • گل مریم 110
    در در محضر مولا علی (علیه السلام)
  •  
    • از تبارآفتاب..
    در در محضر مولا علی (علیه السلام)
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در شهادت امام هادی(ع)
  •  
    • گل مریم 110
    در لیله الرغایب(شب آرزوها)
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در لیله الرغایب(شب آرزوها)

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

گل مریم 110

روزمرگی های یک طلبه...

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اردو
  • آشپزی
  • احکام
  • خلاقیت
  • طب
  • معرفی کتاب
  • حکایت
  • دفاع مقدس
  • تربیت فرزند
  • دشمن شناسی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان